دیوانه اولی: کی اومدی؟
دیوانه دومی: پس فردا.
دیوانه اولی: پس فردا که هنوز نیومده.
دیوانه دومی: می دونم چون کار داشتم، زودتر اومدم.
———————————
پسرى براى هدیه تولدش از پدرش تقاضاى یک هفت تیر واقعى داشت.
پدر: چى؟ عقل از سرت پریده؟
پسر: من یک هفت تیر درست و حسابى واقعى مىخواهم که بتوانم با آن خوب شلیک کنم.
پدر: دیگه بسه، حرف حرفه منه یا حرف تو؟
پسر: البته تو پدر، اما اگر یک هفت تیر واقعى داشتم…
———————————
حیف نون تلویزیونشو می ذاره زیر آفتاب تا برفک هاش آب شه.
———————————
حیف نون باباش می میره. بهش می گن مراسم نمی گیری؟
می گه نه، به جاش می ریم مشهد!
———————————
برنده جایزه نوبل ادبیات در زمان تقدیم جایزه خود به همسرش گفت:
“این جایزه را به همسر عزیزم تقدیم می کنم که با نبودش باعث شد من بتوانم این کتاب را تمام کنم!”
———————————
یک اختراع نام ببرید برای جبران اشتباهات بشر: محضر طلاق!
———————————
بچه ای که گم شده بود می ره پیش پلیس می گه: ببخشید شما خانومی رو ندیدید که من پیشش نباشم؟
———————————
حیف نون به اتاق رئیسش رفت و گفت: آقای رئیس! من برای ازدواج دو روز مرخصی می خوام.
رئیس گفت: شما که یک هفته تعطیلی داشتین چرا ازدواج نکردین؟
حیف نون گفت: آخه نمی خواستم تعطیلاتم رو خراب کنم!
———————————
حیف نون می ره دستشویی عمومی، طولش می ده وقتی بیرون میاد بیرون بهش می گن خسته نباشید، حیف نون می گه شیرین کام باشید!
———————————
حیف نون تو ماشینش آهنگ عربی گذاشته بود با صدای بلند. بهش گیر می دن می گه: ای بابا! نمی ذارید تو این ماه محرم یه قرآن شاد گوش بدیم!
———————————
پسر کوچکى از مادرش پرسید: وقتى که من به دنیا آمدم تو کجا بودى؟
در بیمارستان عزیزم.
پدرم کجا بود؟
البته در دفتر کارش.
پدربزرگ و مادر بزرگ؟
خانه خودشان، کجا مىخواستى باشند؟
پسر بچه غرغر کنان گفت: همیشه همین طور است، هر وقت به خانه مىآیم، کسى نیست.
———————————
به حیف نون می گن به زنبورهایی که از کندو محافظت می کنن چی می گن؟
حیف نون می گه: خسته نباشید!
———————————
مشتری: آقا خواهش می کنم برای من یک خوراک جوجه بیاورید.
پیشخدمت که تازه کار بود رفت و با یک بشقاب گندم برگشت!
———————————
به حیف نون می گن با آش جمله بساز. می گه: محمدی آش صلوات!
———————————
گدایى با حالت گریان و نزار به خانمى گفت: شما باید موقعیت مرا درک کنید. خیلى بدبختم، پدر معتاد، مادر مریض، بچههاى گرسنه.
خانم دلش به رحم آمد و پول خوبى به او داد و سپس گفت: شما کى هستید؟
من پدر خانوادهام.
———————————
کشیشى سر کلاس درس از بچهها پرسید: باید چه کار کنید تا گناهان شما بخشوده شود؟
پسرکى از ته کلاس: باید گناه بکنیم آقاى کشیش.
———————————
یه مرد لنگ و یه مرد کور داشتن می رفتن که متوجه می شن یه دزد داره ماشینشون رو می بره. کوره به لنگه می گه من شماره شو یادداشت می کنم تو هم بدو دنبالش
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
پیوندهای روزانه
آمار سایت
کدهای اختصاصی
دانلود آهنگ جديد شاهین نجفی بهمراهی مجید کاظمی به نام هذيان بازدید : 909
دانلود اهنگ جدید همایون شجریان بازدید : 785
اهنگ جدید مختاباد بازدید : 731
عکس خنده دار سری 3 بازدید : 617
اهنگ جدید از سیروان خسروی بازدید : 491
وقتی رژه ایران پر بیننده ترین عکس اینتر نت می شود بازدید : 475
قمیشی بازدید : 475
اهنگ جدید یاس(به خاطر من) بازدید : 461
جدیدترین عکس های خنده دار بازدید : 441
توجه توجه بازدید : 413
دجال متولد شد بازدید : 387
سنتی بازدید : 349
فقط بخند بازدید : 345
بازدید : 333
tv انلاین بازدید : 321
تست هوش جالب بازدید : 319
تم xp بازدید : 317
برترین جک جهان بازدید : 301
سراج بازدید : 295
سری دوم عکس های طنز بازدید : 295
دانلود اهنگ جدید همایون شجریان بازدید : 785
اهنگ جدید مختاباد بازدید : 731
عکس خنده دار سری 3 بازدید : 617
اهنگ جدید از سیروان خسروی بازدید : 491
وقتی رژه ایران پر بیننده ترین عکس اینتر نت می شود بازدید : 475
قمیشی بازدید : 475
اهنگ جدید یاس(به خاطر من) بازدید : 461
جدیدترین عکس های خنده دار بازدید : 441
توجه توجه بازدید : 413
دجال متولد شد بازدید : 387
سنتی بازدید : 349
فقط بخند بازدید : 345
بازدید : 333
tv انلاین بازدید : 321
تست هوش جالب بازدید : 319
تم xp بازدید : 317
برترین جک جهان بازدید : 301
سراج بازدید : 295
سری دوم عکس های طنز بازدید : 295
ارتباط با ما
zxddf